وندا وندا ، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

مادرانگی های من

روزهای هفت ماهگی عسلک

امروز دخترمون وارد هشتمین ماه زندگیش شد. هفت ماه پیش چنین روزی یه کوچولوی نازنین رو خدا گذاشت تو بغلم. خدایا شکرت به خاطر وجود این فرشته کوچولوی دوست داشتنی. دخملک اواسط هفت ماهگی بعد از چند روز تلاش حالت چهار دست و پا واستاد. وقتی این حالت رو می گیره خودش رو تاب میده و عقب عقب میره. فک میکنم کلا سینه خیز رفتن رو بی خیال شد. وقتی مسافرت پیش مامانی و باباجی بود یک هو دخترمون شروع کرد به گفتن کلماتی مثل بَ بَ. دَ دَ. اَ دَ. اَ بَ. مَ مَ. این تغییر خیلی برام هیجان انگیز بود. کلی دخترمون شیرین تر و خوردنی تر شد با این حرف زدنش و حسابی دل ما رو میبره. اواخر ماه هفتم، وقتی مامان بزرگی و بابا بزرگی اینجا پیشمون بودن عزیزک بدون کمک نشست و کم کم ...
16 تير 1392

5 هفته تموم شده.

من برای نی نی نانازیم تو یه دفترچه خوشگل می نویسم، تو اون دفترچه مخاطب حرفام عزیزدلمه. من می نویسم و بابایی نی نی می خونه و کلی عشق می کنه و قربون صدقمون می ره. همین جاست که نانازیمون متوجه می شه از همین اولش چقدر باعث شده مامان و باباش احساس کنن باز بیشتر و بیشتر از هم عاشق همدیگه هستن. وای تو این چند روز گذشته پروسه انتخاب بیمارستان و پزشک حسابی گیجمون کرده. وااای خدای من! حالا یه تصمیماتی گرفتیم ببینیم چی میشه.نمی دونم چرا هنوز حالت تهوع و اینها سراغم نیومده. باید از این موضوع خوشحال باشم فکر می کنم! ولی خوب وقتی می بینی علائم درست و درمون نداری خوب یکم یه جورایی می شی دیگه! بهرحال خداروشکر که خوبم. من الان تو هفته ٦ بارداری هستم و نی ن...
27 فروردين 1391
1